آرزوهای بزرگ...!

امروز خیلی دلم خواست که امسال به همه آرزوهایی که دارم برسم، یه لحظه فکر کردم اگه اون آرزوهایی که توی ذهنمه برآورده بشه چقدر احساس خوشبختی خواهم کرد....  و یه حس شعف در من ایجاد شد!  دقیقاً به این صورت :  


توی این کتابای روان شناسی میگن که آرزوهاتونو کاملا ، جز به جز تجسم کنید، هی تجسم کنید و هی تجسم کنید...! منم تجسم کردم اون لحظه ای که بفهمم امتحان (یه امتحانی!) قبول شدم، تا این حد   خوشحال می شم.  اون وقت حاضرم به همه شام بدم! 


بعد فکر کردم وقتی تمام وجود آدم میشه "تمنا "، چه حس بدیه که اونی که میخوای نشه.  حال گیری اساسی. ترجیح میدم اون حالت رو تجسم نکنم! اون موقع بود که هر چی گشتم دیگه خبری از اون حس شعف نبود که نبود! حالا من موندم و یه ترس.... یه ترس برای هر آرزو، که اگه نشه....


بین این "امید" و "ترس" و "انتظار"  دست و پا می زنم تا ببینیم چی میشه. ولی هرچی بشه خدا هست. اینجوری یه حس آرامش اضافه میشه. و سعی میکنم همونو بچسبم!



امیدوارم همه به آرزوهاشون برسن. منم برسم!  


یادم باشد ..... "خدا هست. همین کافیه."



 






ادامه نداشت ! همین جوری گفتم بیام اینجا از این امکانات هم استفاده کنم!

نظرات 11 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 15 فروردین 1390 ساعت 11:46 http://aftabgardooniha.persianblog.ir/

آره خیلی لذت بخشه موافقم آدم این جوری میشه

خودم دوشنبه 15 فروردین 1390 ساعت 20:03 http://1351.blogsky.com/

چه عجب بخش نظراتت رو تعمیر کردی
ولی حیف یادم رفت میخواستم چی بگم...
حالا اگه یادم اومدم بازم میام

یکی هم که اومد یادش رفت!

خودم دوشنبه 15 فروردین 1390 ساعت 20:12 http://1351.blogsky.com/

راستی من یه آرزو دارم:
اونم این که خدا آدمهای لوس رو شفا بده
مطمئن باش این بار بیام وبلاگت اگه خودتم بکشی روی ادامه مطلب کیلیک نمیکنم...مطمئن باش

یـــــک سه‌شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 00:09

خب اگه قرار باشه آدم فقط بشینه به آرزوش فکر کنه که هیچ اتفاقی نمیوفته! حالا اگه تلاش بکنی و به آرزوت فکر کنی حتی اگه هم بهش نرسی ناراحتی نداره به نظر من چون تلاشتو کردی...

حالا کٍی میخوای شام بدی؟! (چقدر اینجور شامها میچسبه! )

منم خواستم همینجوری از این اسمایلی ها (امکانات) استفاده کنم!!!!

آفرین! کاملا موافقم !

شام ؟!! کی گفت شام؟!!

بازم آفرین ! خوبه که آدم از امکاناتش حداکثر استفاده رو بکنه!

دختر شرقی چهارشنبه 17 فروردین 1390 ساعت 14:23 http://delneveshthayeman.blogsky.com/

سلام
وقتی مطلبتو خوندم،احساس کردم به همه آرزوهام رسیدم.
منم یهو اینجوری شدم

ایشاا.. که واقعا هم برسی

دختر شرقی چهارشنبه 17 فروردین 1390 ساعت 14:25 http://delneveshthayeman.blogsky.com/

میتونم لینکت کنم؟

بله بله بله! منم لینکت میکنم

خدا همین نزدیکی هاست چهارشنبه 17 فروردین 1390 ساعت 20:29 http://kumail.blogsky.com

سلام
انشاءالله همه به آرزوهاشون برسن....

خوشحال میشم با هم تبادل لینک کنیم.

سلام
خب منم خوشحال میشم

محمد جمعه 19 فروردین 1390 ساعت 00:25 http://in-my-place.blogsky.com

سلام.
انشالله همه به ارزوهاشون برسن.
خوب و بدش مهم نیست.
مهم اینه که خوشحال بشن.
شما هم می رسی حتما...

سلام
ایشاا...
مرسی مرسی

[ بدون نام ] جمعه 19 فروردین 1390 ساعت 09:07

پس این شامی که قولشو دادی چی شد؟!

خب به آرزوم نرسیدم هنوز که!!

[ بدون نام ] یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 12:14

این دیگه مشکل من نیست که آرزوی شما هنوز برآورده نشده! من شاممو میخوااااااااام!
شام نمیدی حداقل یه پست جدید بنویس!

چشم! تو فکرشم! پست جدیدو میگم!!!

دکتر خودم جمعه 2 اردیبهشت 1390 ساعت 15:59

وااااااااااااااااااااااااااااای خدا، این کوشولو چقدر نازه خدا کنه مهسای منم همین شکلی باشه

بعد من میگم خیال پردازی خوبه! میگن نه! بابا میگم خوبه! میگن نه! دیدی خوبه؟

مهسا کیه؟!!!

خیال پردازی نه! تجسم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد