تلاش برای رسیدن به هدفهایی که توی زندگی داری...
و فکر اینکه آیا این هدفها واقعا اونی هست که اگه بهشون برسی خوشحال میشی...
یا بعدا در طی کردن مسیر به این نتیجه میرسی که این اون چیزی که میخواستی نبوده...
وقتی که دیگه نمیتونی فیلم زندگی رو به عقب برگردونی... و نمیتونی دکمه استاپ رو بزنی و بگی دیگه ادامه نمیدم... نمیشه که ! راهی رو که شروع کردی باید ادامه بدی...
خب خوبه آدم اگه کاری از دستش برمیاد برای کسی،انجام بده.
وقتی طرف ارزش کمکت رو نمی فهمه چی؟
خب تو با خدا معامله میکنی نه با اون آدم. این درست... ولی وقتی طرف پررو باشه و لطف تو کم کم بشه وظیفه چی؟
من میخوام کمک کنم،نه واسه خوشایند اون آدم واسه رضای خدا. ولی وقتی میبینم اون آدمه پررو میشه،روز به روز داره پرروتر میشه. لجم میگیره... نمیشه هم که به روی خودم نیارم که اون لحظه احتیاج به کمک داره... اینجوری هم که همش میشه خودخوری!