هیچوقت دوست ندارم در جواب کسی که میگه "التماس دعا" بگم "محتاجیم به دعا". انگار بگم التماس دعا گفتن تو هیچم مهم نیست و واسه من دعا کن. دوست دارم در جواب بگم: باشد من دعایت میکنم... و بعد بگم من هم التماس دعا خیلی هم التماس دعا... التماس دعا.
بعدا نوشت : جایی بودم یکی به یکی گفت التماس دعا. در جواب بهش گفت : ان شاا... حاجت روا بشید (به نظرم جالب بود !)
با تشکر فراوان از "خودم" (من نه!)
به خاطر قالب وبلاگم
من خیلی از ترکیب رنگ صورتی و طوسی خوشم میاد
در ضمن من دارم همه کامنت ها رو پاسخ میدم! دیگه نگران هیچی نباشید !
زندگی من دوقطبی شده. یه مدت اینقدر اتفاقات خوب میاد و میاد و میاد که خیلی خوب و خوشیم دورهم که به این میگن چی؟ فاز Manic !
بعد وارد فاز Depression می شیم، که هی اتفاقات بد پشت سر هم میان و ول هم نمیکنن ما رو!
یه اپیزود دیگه هم داره این بیماری دوقطبی، اونم اینه : Mixed ! شاید الان زندگی توی این اپیزود هستش؟! و من هم که Moodم شدیداً به اتفاقات بیرونی بستگی داره ، یعنی الان نه شنگولم، نه دپ ؟؟
نمیدونم والا!
ولی چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه (!) تونستم بر این حس غلبه کنم
و در اوج بدبختی و فلاکت (اپیزود depression زندگی) شاد باشم!
این یعنی من یک گام تغییر کردم !
هورا !
و با تشکر فراوان از "خدا " به خاطر کمک های بیدریغش :)
نونوچه ممـــــــــــــــنونم
هرقدر که به غم میدان بدهی میدان می طلبد.و بازهم بیشتر و بیشتر...
هر قدر در برابرش کوتاه بیایی قد می کشد سلطه می طلبدو له می کند...
غم عقب نمی شیند مگر اینکه به عقب برانیش نمی گریزد مگر آنکه بگریزانی اش آرام نمی گیرد مگر آنکه بی رحمانه سرکوبش کنی...
و چون پیش آمد و تمامی روح را گرفت انسان بیهوده می شود و بی اعتبار و نا انسان و ذلیل غم و مصلوب بی سبب.
ممنون از اقلیما (بدون وبلاگ!)