پنجشنبه های دوست داشتنی...!

پنجشنبه ها قضیه ش فرق میکنه، من میرم سرکار ولی کاری غیر از این "دوسالانه" کذایی!! 

کاری که قبلا هم میرفتم، از اواسط دوران دانشجویی، و دوسش دارم و حالا به خاطر "دوسالانه" فقط به همین 5شنبه ها محدود شده... : 


بعضی وقتا سروکله زدن با آدما خسته کننده ست...

وقتی که هرچی براشون توضیح میدی بازم حرف خودشون رو میزنن و یه جورایی اصلاً متوجه نیستن که تو داری برای خودشون اینقدر فک میزنی و توضیح میدی و مصلحت اوناست که برات مهمه...

اونوقته که لج میکنم و میگم اینکه نمی فهمه بذار هرکار میخواد بکنه...  ولی باز دلم نمیاد ...باز توضیح میدم...و میگم همش به خاطر خودتونه، این بار یه لبخند حواله م میکنه و میگه بله میدونم ولی... این ولی یعنی خودم بهتر میدونم ...



نظرات 5 + ارسال نظر
خدا همین نزدیکی هاست جمعه 25 فروردین 1391 ساعت 12:48 http://kumail.blogsky.com

یکی بود میگفت که چه سخت است همرنگ جماعت شدن ، وقتی جماعت خودش هزار رنگ باشد....

پ.نون جمعه 25 فروردین 1391 ساعت 22:26 http://babune.blogsky.com

در جریان جزئیات دوسالانه نیستم اما اینو میدونم که آدمها عادتاً چیزیو قبول دارن که "همه" میگن نه چیزیو که منطق و عقل حکم میکنه. بیشتر میبینن چی یا کی بیشتر تو بورسه همونو انتخاب میکنن.

یه جورایی میشه گفت پیرو خرد جمعین غافل از اینکه اینروزا خرد جمعی بازیچه خرد بعضیاست که بلدن چطوری سلیقه عموم رو به نفع خودشون هدایت کنن ولو به قیمت از بین رفتن هرچی.

نمیدونم چقدر مربوط بود به داستان تو ، همینجوری یه نطقی کردیم !

'گاهی باید "من به تنهایی" جلوی باور این "همه" واستم.
گاهی وقتا عصبانی میشم و احساس ناتوانی میکنم! ولی خوبیش اینه ناامید نمیشم!

مهرداد شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 23:35 http://manam-minevisam.blogsky.com

تو این قسمت آخری متاسفانه من هم این عادت رو دارم که به نظرم نباشه خیلی بهتره

خوبه حداقل به این رفتار بدت insight داری!!!

رها یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 22:33 http://gahemehrbani.blogsky.com/

حالا مونده مونده عزیزم کوووو تا .....
گاهی راست میگی آدم دلش میخواد قید همه تعهداتش رو بزنه اما خوب یه چیزی ته وجودت تو رو ترغیب میکنه که بمونی و کم نیاری حوصله میخواد عزیزم برات آرزوی توفیق دارم

آره دقیقاً "تعهد" ...دلت میخواد قید تعهداتت رو بزنی. ولی همون موقع فکر میکنم ... من با همین همکاری که بغل دستم واستاده و...! فرق دارم .
نه من به این سادگی ها ناامید نمیشم! همین سماجت رو توی کارمون دوس دارم!

مجید یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 ساعت 09:47 http://javani.blogno.ir/

سلام.
منم فکر کنم تا یکی دو ماه دیگه باید با آدما سروکله بزنم. خدا به خیر کنه. گاهی وقتا دلم میسوخت برای اون سه نفری که مسئول آموزش ما بودن. حالا خودم اونجوری میشم

سلام سلام :)
وای سروکله زدن با آدما خوبه که مجید
من 5شنبه ها انگار آزاد شدم!
روزها همش توی اتاق خودمم و کامپیوتر و search و...
هر دوش خوبه اگر به اندازه کافی باشه!
گود لاک مجید :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد