بدون شرح...!

از دوشنبه که رفتم سرکار اتفاقات زیادی افتاده.... 



از اینکه مبارزه کردم و حقم رو گرفتم خوشحالم!


ادامه مطلب ...

در دست تحقیق...!

در حال حاضر توسط مافوق/رئیس/مدیر (یا هر اسم دیگه ای که شما صلاح میدونید)

شسته شده و روی بند هستیم تا خشک شویم! 

دلیل این شسته شدن هنوز نامعلوم هست. باور کنید هرچی فکر میکنم بیشتر نمی فهمم!!

شاید خواستند دم عیدی خونه تکونی کنن!

خلاصه من و سه چهار نفری دیگه ای که همزمان باهم شسته شدیم! هنوز نفهمیدیم چرا چرا ؟! فقط بعد از این واقعه تلخ! حالمان از محل کارمان بهم می خورد و دلمان نمیخواهد دیگر پایمان را اونجا بگذاریم...

به قول مجید "فعلاً همه چیز اجباریه..."



(بین خودمان بماند، حالم خوب می باشد!)